درواقع مثبتاندیشی، دو مدل دارد.
- شما براساس ادله موجود، مثبتاندیش هستید. یعنی شما خوب خواندهاید، آزمون را شرکت کردهاید. همهچیز درست است پس دلیلی برای فکر کردن به منفی، ندارید. پس مثبت فکر میکنید.
- مدل دیگر مثبتاندیشی به سمت مسائلی میرود که بر پایه تلقین است. فرد ادله زیادی ندارد که میتواند موفق باشد و چهبسا ادله منفی (ادلهای که اثبات میکند نمیتواند موفق باشد) بیشتری دارد. ولی همچنان خوشبین است. این توهم نیست! این تلقین است. و شباهت به بحث دارونما دارد (که بیمار داروی اصلی را مصرف نمیکند ولی همچنان بهبود مییابد. به علت اینکه فکر میکند دارویی که مصرف کرده، داروی اصلی بوده است.)
- ذهن شما فرمانروای وجود شما است. یعنی همه اتفاقات در کائنات، دنیا، در وجود ما، از وحدت درونی و ذهنیت ما ایجاد میشود. هرچقدر ذهن بیشتر سازماندهی شد، بیشتر نمود بیرونی پیدا میکند.
- مثبتاندیشی ذهن را پویا و قوی و سرشار از ایده میکند. ذهنهای مسموم که به نوعی دیگر هیچ مجالی برای فکر کردن و اندیشیدن ندارند، مسلما بسیار درگیر هستند و فرصت پیشرفت و پیشروی را از شما میگیرند.
دیدگاهتان را بنویسید