من در مطالعات معرفت شناختی که داشتم، در فرهنگمان به این مسئله برخوردم که ما مردم خود را خیلی نادیده میگیریم و معمولا به شدت درگیر دیگری هستیم.
درگیر همکلاسیمان، همسایهمان، حرف عمو، دایی یا معلمانمان.
حرف من این است که اگر نظری که فرد میدهد مثبت باشد، خودمان از او درخواست داشته باشیم و یا این فرد صاحبنظر باشد، خب اینجا خوب است و به آن توجه داریم.
ولی بسیاری از نظرات صاحبنظرانه نیست، بلکه برای تخریب است، و اگر عامدا برای تخریب نباشد میتواند حس منفی ایجاد بکند.
پس برای چه ما توجه کنیم!
فکر میکنم منشأ توجه بیش از حد ما به دیگری و اهمیت حرف دیگری عزتنفس پایین خودمان است.
فردی که عزتنفس دارد دیگر نیازی ندارد اینقدر به دیگران توجه کند.
دیگران اگر نظری دادند که مفید بود در حد نیاز به آن توجه میکند و اگر مفید نبود خیلی راحت آن را کنار میگذارد، بدون اینکه درصدی روی رفتار او تأثیر بگذارد.
پس باید عزتنفسمان را تقویت کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید