طبق پژوهشهایی دیدند نقش تلاش و تمرین تأملگونه (deliberate practice) برای تبدیل شدن به یک شطرنجباز قهار ۳۴٪ است.
اما ۶۶٪ دیگر را هوش توضیح نمیدهد و بخش زیادی از آن ناشناخته است. (نقش تلاش و هوش با هم به ۵۰٪ نمیرسد.)
سهم هوش در موفقیت از سهم تلاش کمتر است.
پس شطرنجبازهای تاپ بسیار آدمهای باهوشی نیستند.
فقط تمرین خیلی بالایی داشتهاند و البته هوش هم تا یک حدی خوب بوده است.
مثلا بعضی از آنها بیست و پنج هزار ساعت شطرنج بازی کرده بودند.
میزان اینکه شما به یک درصد تاپ برسید ارتباط تنگاتنگی با ساعات تمرین تأملگونهی شما دارد.
وقتی زندگی افرادی که میگفتند سمبل نبوغ مادزادیاند، مثل موتزارت، بتهوون و سباستیان باخ را بررسی کردند، دو نکته را متوجه شدند:
بهنظر میرسد افرادی که در درجات بالا هستند راحت به آنجا رسیدهاند. درحالیکه آنها ساعات بسیار زیادی تلاش کردهاند.
کارهای بزرگشان (master pieces) در حداقل ممکن بود. یعنی اکثر کارهایی که کردند شکست بسیار بزرگ بوده است.
استعداد نیست که افراد را بالا میبرد بلکه سرسختی فرد و این ویژگی است که با وجود مثلا نهصد یا هزار تا شکست بار هم کار را ادامه میدهد و ول نمیکند.
دیدگاهتان را بنویسید