این اصطلاح را توماس گیلویچ مطرح کرد.
یعنی ما این تصور را داریم که دیگران خیلی متوجه نقایص، نادانی و ناتوانی ما هستند و تخمینما از توانایی دیگران در درک و شناسایی ناتوانی ما، بالاتر از آن چیزی است که وجود دارد.
بسیاری از افرادی که از یادگیری میترسند و جرات یادگیری ندارند، وهم شفافیت دارند.
پدیدهی وهم شفافیت و دانستن اینکه عمق آگاهی ما پایین است؛ دست به دست هم میدهند و باعث میشوند که ما یک رویکرد اجتنابی پیدا کنیم و جرأت یادگیری را از دست بدهیم. و در این صورت شروع به بستن مسیر خود میکنیم.
این باعث میشود که نتوانیم تمرین تأملگونه (deliberative practice) داشته باشیم؛ درصورتی که تمرین تأملگونه، راهحل اصلی برای رشد ما است.
دیدگاهتان را بنویسید