مصاحبه با ویدا عباسی رتبه 845منطقه 2 کنکور 98 و قبولی رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد روزانه نیمسال اول
1.لطفا خودتان را معرفی کنید.
ویدا عباسی هستم رتبه 845 منطقه دو رشته تجربی از مبارکه
2.از چه زمانی درس خواندن برای کنکور را به طور جدی شروع کردید ؟
همیشه در طول سال درس میخواندم اما از تیر ماه 97 به طور جدی تر مطالعه برای کنکور را شروع کردم.
3.از همان ابتدا فکر می کردید رتبه برتر بشوید و آیا هدفتان از ابتدا رتبه شدن بود؟
واقعیت اینکه قبل از آنکه با آقای میرهلی کار کنم ،زیاد انتظارش را نداشتم چون در یک مدرسه دولتی بودم که جو کنکوری اطرافم وجود نداشت اما با توجه به تراز های خوبی که در آزمون ها کسب می کردم کم کم این باور در من ایجاد شد که احتمالا رتبه خوبی بیاورم.
4.با سختی های این مسیر چطور کنار آمدید و پیش می آمد که در این مسیر کم بیاورید؟
بله گاهی اوقات واقعا کم می آوردم به هر حال مسیر سختی است و برای هر کس این کم آوردن ممکن است پیش بیاید اما هیچ وقت به خود اجازه نمی دادم که با فکر کردن به این مسائل از بقیه عقب بمانم و سریع دوباره استارت میزدم که زمان باقی مانده تا کنکور را از دست ندهم.
5.وقت هایی که حس می کردید کم آوردید چه می کردید که سریع به مسیر برگردید؟
فقط به این فکر می کردم که فرای هر نتیجه ای که در کنکور بگیرم، نمی خواهم بعد از کنکور حسرت این را بخورم که چرا بیشتر تلاش نکردم و سریع خودم را در مسیر قرار می دادم و نمی گذاشتم وقت از دست برود.
6.اگر نتیجه ی ضعیفی در آزمون ها و امتحانات می گرفتید چطور با آن برخورد می کردید ؟
طبیعتا ناراحت می شدم اما خیلی کوتاه چون اصلا وقت غصه خوردن نداشتم و نمی خواستم وقتم به خاطر این احساسات تلف شود.همان روز تحلیل را انجام می دادم و ریشه یابی می کردم که چرا نتیجه بد شد. قطعا یک اشتباهی صورت گرفته بود و انقدر خودم را مشغول آن می کردم که فرصت ناراحت شدن را به خودم نمی دادم.
7.در سال کنکور تفریحات شما در چه حد بود ؟
میتوانم بگویم تقریبا هیچ تفریحی فقط گاهی اوقات وقتی از ازمون می آمدم،برای تقویت روحیه ،فیلم می دیدم. فیلم هایی که عمدتا محتوایی در مورد تسلیم نشدن داشت. گاهی هم فیلم کمدی نگاه می کردم.
8.خانواده در کسب موفقیت شما چه نقشی داشتند؟
خانواده خیلی من را حمایت می کردند، محیط خانه را ساکت و آرام نگه می داشتند، هر زمان کتابی می خواستم،به سرعت آن را تهیه می کردند،گاهی اگر اتفاق یا مسئله ای در خانه پیش می آمد هیچ موقع نمی گذاشتند من متوجه بشوم و ذهنم درگیر آن شود.خیلی از آنها تشکر می کنم.
9.به نظرتان دریافت برنامه روزانه و تحویل گزارش روزانه تاثیر گذار است ؟
بله قطعا، وقتی هر روز ساعت مطالعه و تعداد تستتان کنترل شود و بازخورد بگیرید که آیا خوب بود یا بد، سعی می کنید بیشتر و بهتر از روز قبل بخوانید و یک رقابت هم برای خودتان ایجاد میشود که هر روز هفته بهتر از دیروزتان باشید و اگر برنامه ای هم ناقص ماند نگرانی این را ندارید که چطور این ناقصی را جبران کنید چون برنامه ناقص، فردا دوباره تکرار میشود و تا شما مبحثی را نخوانید، مشاور پیشروی نمی کنند پس آرامش خاطر بیشتری هم دارید.
10.بارز ترین خصوصیت شما که به نظرتان تاثیر زیادی در پیشرفت شما داشت، چیست ؟
تلاش بسیار زیاد و دور از حاشیه بودن و اینکه به تلاشم اعتماد داشتم.
11.شاید همه بعد از دیدن نتیجه کنکور با خودشان بگویند اگه آن کار را انجام نمی دادم یا برعکس آن کار خاص را میکردم ،نتیجه بهتری کسب می کردم. در این باره موردی وجود دارد که اشاره کنید؟
بهتر بود که خودم را با قبلِ خودم مقایسه می کردم و خیلی نباید درگیر مقایسه خودم با دیگران می شدم. این مورد گاهی من را آزار می داد. شاید بهتر بود کمی منطقی تر می بودم و هم چنین دروس عمومی را بیشتر کار می کردم
12.میانگین ساعت مطالعه شما در روزهایی که مدرسه می رفتید و روز های تعطیل چقدر بود؟
روزهایی که مدرسه می رفتم حدودا 7-8 ساعت و روزهای تعطیل 13-15 ساعت.
13.چطور بین برنامه مدرسه و برنامه کنکوری خود هماهنگی ایجاد می کردید؟
طبق برنامه آقای میرهلی پیش می رفتم اما از مدرسه هم غافل نمی شدم و کمی برای آن وقت می گذاشتم و نمرات خوبی هم داشتم به هرحال تشریحی خوانی پایه و اساس تست زنی است. سعی می کردم بهترین استفاده را از هر دو ببرم معمولا برنامه من از مدرسه جلوتر بود و برای همین برای امتحانات یا پرسش ها نیاز نبود وقت زیادی بگذارم و فقط سریع دروس را مرور می کردم.
14.در طول سال کنکور و حضور شما در آکادمی چه تغییراتی در شما رخ داد؟
سرعت مطالعه ام بالا رفت و مدیریت زمان را خوب یاد گرفتم تا بتوانم از زمان کم بیشترین بهره را ببرم و بازده کاری بالاتری داشته باشم. منطقی تر، جدی تر و مصمم تر شدم و اصول یک زندگی حرفه ای را یاد گرفتم که نه فقط در سال کنکور بلکه همواره باید به آن پایبند باشم.
15.توصیه شما به سایر کنکوری ها ؟
نمی خواهم کلیشه ای صحبت کنم اما واقعا تلاش کنید در حدی که شب که برنامه تان تمام شد، درد را احساس کنید. این درد حس رضایت خیلی خوبی درباره عملکرد آن روزتان به شما می دهد.
تا می توانید از حاشیه دوری کنید و روی درس خواندن متمرکز باشید و اجازه ندهید هیچ چیز و هیچ کسی وقت شما رو بدزد.
به گونه ای درس بخوانید و عمل کنید که روز اعلام نتایج بهترین روز زندگیتان باشد.
دیدگاهتان را بنویسید