۱-لطفا خودتان را معرفی کنید.
شقایق بهشتی هستم رتبه ۱۲۹۵ منطقه ۳ تجربی از شه تنکابن
۲-از چهزمانی درس خواندن برای کنکور را به طور جدی شروع کردید؟
من درس خواندن را به طور جدی و کنکوری از مهرماه سال دوازدهم شروع کردم و تا قبل از آن برای آزمونها و پرسش های مدرسه آماده می شدم و خواندن کنکوری نداشتم.
۲-از همان ابتدا واقعا فکرمی کردید که رتبه برتر شوید و آیا هدفتان از اول رتبه شدن بود؟
اوایل سال تحصیلی فکر رتبه برتر شدن را نداشتم اما به مرور کنکور برایم خیلی جدی تر شد.بعد از سومین آزمون قلمچی که به تراز ۶۰۰۰ رسیدم تمام تلاشم این شد که بخواهم رتبه خوبی کسب کنم.
۳-با سختی های این مسیر چطور کنار آمدید و پیش می آمد که در این مسیر کم بیاورید و اگر این اتفاق می افتاد چطور با آن برخورد می کردید؟
وقتی سختی های مسیر زیاد می شد و خسته می شدم، بیشتر با خودم صحبت می کردم و در زمانهای استراحت ،نتیجه عملکردم را در آن مدت بررسی می کردم و سعی می کردم مثبت تر از همیشه فکر کنم وقتی که حس می کردم کم آوردم یا نتیجه ضعیفی در آزمونها می گرفتم، ابتدا کمی آشفته می شدم اما کم کم یاد گرفتم که خودم را کنترل کنم و با نتیجه ی آزمونهایم منطقی برخورد کنم و این توانایی در واقع راحت به دست نیامد و به مرور هر چه بیشتر آزمون دادم، بیشتر توانستم این قابلیت را تقویت کنم بعد از آن ساعت مطالعه و تعداد تستم را بررسی می کردم و سعی می کردم نقطه ضعفهایی را که در تحلیلم پیدا کردم اصلاح کنم و تلاشم را برای آزمونهای بعد دو برابر می کردم. به هرحال این آزمونها آزمایشی هستند و کنکور نیستند و کنکور، آزمون اصلی است. من همیشه این را به خودم می گفتم و سعی می کردم که در حد یک آزمون ازمایشی به آنها بها بدهم و انقدر ذهنم را درگیر نکنند که بخواهم از ساعت مطالعه و تعداد تست هایم کم کنم.
۴-در سال کنکور تفریحات شما در چه حد بود ؟
در سال کنکور، تفریح خاصی نداشتم معمولا چند وقت یکبار آخر هفته ها با دوست صمیمی ام برای شام بیرون می رفتیم یا اگر فرصتی پیش می آمد فیلم نگاه می کردم.
۵-خانواده در کسب موفقیت شما چه نقشی داشتند؟
خانواده ام تمام تلاششان را کردند که محیط اطرافم کمترین تنش و حاشیه را داشته باشد و اینکه به من امیدوار بودند و چه از نظر مالی و چه از نظر عاطفی حمایتم کردند و این دلگرمی بزرگی برای من محسوب می شد.
۶-به نظرتان دریافت برنامه روزانه و تحویل گزارش روزانه تاثیرگذار است؟
دریافت برنامه روزانه مزیت های زیادی دارد و مهم ترینشان این است که مشاور به طور روزانه عملکردتان را بررسی میکند و شما الزاما باید هر شب به طور منظم گزارشی از مطالعه خود بدهید و این نظم باعث می شود که دغدغه روز بعد را نداشته باشید و حتی زمانتان خیلی بهتر مدیریت شود که به نظر من این بحث زمان بسیار با اهمیت است.
۷-بارزترین خصوصیت شما که به نظرتان تاثیر زیادی در پیشرفت شما داشت،چیست؟
من تمام سعیم را کردم که مثبت اندیش باشم و به خودم با حرفهایم کمک کنم و این مثبت اندیشی در شرایط سخت و بعد از عید که فشار کارها خیلی بیشتر می شود بسیار به من کمک کرد.
۸- شاید همه بعد از دیدن نتیجه کنکور به خودشان بگویند اگر آن کار را نمی کردم یا برعکس آن کار خاص را انجام می دادم ،نتیجه بهتری کسب می کردم ،در این باره موردی وجود دارد که اشاره کنید ؟
من در سال کنکور سعی کردم که برای خودم ای کاش نسازم که بعدا اذیتم کنند اما اگر برمی گشتم به عقب، کنکوری خواندن را زودتر شروع می کردم مثلا از تابستان یا بهار با یک برنامه ریزی جدی شروع می کردم.
۹- ساعت مطالعه شما در روزهایی که مدرسه می رفتید و روزهای تعطیل چقدر بود؟
ساعت مطالعه ام در روزهای مدرسه به طور متوسط ۶_۷بودالبته به ۸ ساعت هم می رسید و در روزهای تعطیل ۱۲_۱۳بود که بعد از عید به ۱۴_۱۵رسید
۱۰-هماهنگی بین برنامه مدرسه و برنامه کنکور شما چطور اتفاق می افتاد؟
در رابطه با درسهای مدرسه اگر پرسش یا امتحانی بود یا در واقع درسی بود که باید حتما مرور می شد، نیم ساعت تا ۱ ساعت آخر شب برای آن در نظر می گرفتم و اگر امتحان بود این زمان بیشتر می شد در هر صورت اولویت من انجام برنامه کنکوری ام بود اما درسهای مدرسه مانع از کنکوری خواندنم نشد
۱۱-در طی مطالعه شما با برنامه های آقای میرهلی و حضور شما در آکادمی چه تغییراتی در شما رخ داد؟
من وقتی در فضای آکادمی قرار گرفتم،اوایل سال کمی فشار و جدیت کار اذیتم می کرد اما به مرور جدیت و نظمی که در کار وجود داشت، کمکم کرد.من کنکوری خواندن واقعی را مدیون آکادمی بودم و از آکادمی یاد گرفتم.آکادمی بر روی رفتار های شخصی و باورهایم تاثیر زیادی داشت و اهمیت یک سری از مسائل مثل زمان را من اینجا به طور کامل درک کردم.
۱۲-توصیه شما به سایر کنکوری ها ؟
توصیه می کنم به نحوی این چندماه درس بخونید که حداقل بتوانید روز کنکور به خودتان بگویید که تمام تلاش خودتان را کردید و مطمئن باشید که این چند ماه سخت ارزش شیرینی بعدش را دارد و اینکه جملات منفی مثل من نمیتوانم ،ضعیفم و… هیچ کمکی به شما نمی کند.سعی کنید خودتان با جملات مثبت به خودتان امید بدید و پشت خودتان باشید.
در آخر میخواهم از خانواده ام و آقای میرهلی به خاطر تمام حمایتهاو پشتیبانی هایشان تشکر کنم و ازشون برای اینکه من رو تو این سال تنها نگذاشتند واقعا ممنونم.