پرسش و پاسخ با فاطمه احمدی رتبه 241 کنکور 99 تجربی منطقه 3 و قبولی پزشکی دانشگاه تبریز روزانه ( دانش آموز امیر میرهلی )
1.لطفا خودتان را معرفی کنید
فاطمه احمدی هستم رتبه ۲۴۱ منطقه۳ مدرسه فرزانگان شهرستان خوی
2.از چه زمانی درس خواندن برای کنکور را به طور جدی شروع کردید؟
از ابتدای سال یازدهم به طور جدی برای کنکور مطالعه کردم
3.از همان ابتدا فکر می کردید بشوید و آیا هدفتان از همان ابتدا رتبه برتر شدن بود؟
از اول هدفم آوردن رتبه خوب در کنکور سراسری و قبول شدن در دانشگاه خوب بود ولی نقطه ضعفی که داشتم عدم اعتماد به نفس بود از خودم مطمئن نبودم درحالی که همه به من اطمینان داشتن ولی تا آخرش تلاشم رو کنار نذاشتم.
4.با سختی های این مسیر چطور کنار آمدید و زمان هایی بود که در این مسیر کم بیاورید؟
بله بعضی وقت ها اتفاقات غیر قابل پیش بینی در زندگی رخ میده که به مرور زمان فهمیدم در این مواقع که احساسات آدم تشدید میشه نباید حدالامکان تصمیم گیری کرد و راهی که داشتیم رو باید ادامه داد به همین خاطر همیشه در هر حالت به درس خوندن و تلاشم ادامه میدادم و نمیذاشتم متوقف بشه
5.وقت هایی که حس می کردید کم آوردید چه میکردید که سریع به مسیر برگردید؟
ترس بزرگترین نیروی انگیزه بخش دنیاست من حتی اگه کم میاوردم بازم درس میخوندم روزهایی بود که هیچ امیدی به قبولی نداشتم ولی دست از تلاش برنمیداشتم همیشه و در همه حال و درهمه وضعیت های پیش اومده درس میخوندم و تلاش میکردم.
6.اگر نتیجه ی ضعیفی در آزمون ها و امتحانات می گرفتید،چطور با آن برخورد میکردید؟
از عید سال یازدهم فهمیدم که ناراحتی بابت نتیجه آزمون هیچ فایده ای نداره نتیجه آزمون بر اساس نحوه و کیفیت و کمیت مطالعه من در طول دوهفته هست این شد که سعی میکردم این سه عامل رو به درستی اجرا کنم و حتما آزمون هارو تحلیل کنم و اشکالاتم رو برطرف کنم
7.در سال کنکور تفریحات شما در چه حد بود؟
در سال کنکور تنها تفریحم موسیقی گوش دادن بود.
8.خانواده در کسب موفقیت شما چه نقشی داشتند؟
قطعا هیچ وقت نمیشه موفقیت رو به خودمون تنها نسبت بدیم هرکاری رو با کمک خدا اول شروع میکنیم و در هر حال اگه لطف خدا نباشه هیچ کاری نمیشه کرد و پدر مادر هم حامی همه جانبه من در نه تنها در سال کنکور بلکه در سرتاسر زندگی من بودند گرانبها ترین داشته خودشون رو ، عمرشون رو پای من گذاشتن و هیچ وقت نمیشه جبران کرد . هروقت کم میاوردم نا امید میشدم حامی من بودن هروقت چیزی نیاز داشتم برام تهیه میکردن و قطعا اگه پدرمادرم نبودن هیچ وقت به همچین جایی نمیرسیدم بی نهایت ازشون ممنونم
9.به نظرتان دریافت برنامه وارسال گزارش به صورت روزانه تاثیر گذار است؟
بله اول ویژگی برنامه های روزانه داشتن نظم هست در تایم مشخص شده گزارش فرستاده باشه که برای من خیلی تاثیر گذار بود چون خودم آدمی هستم که دوست دارم همه چیز به موقع و در زمان مقرر انجام بشه روزانه بودن برنامه ها این امکان رو میده که حتی اگه مشکلی پیش اومد و نشد کامل مطالعه کرد نگران روی هم افتادن درس ها نیستیم من قبلا برنامه های هفتگی از یک مشاور دیگه دریافت کرده بودم و با اومدن به آکادمی متوجه شدم بهترین برنامه روزانه هست در سایر برنامه ها نگرانی بابت روی هم جمع شدن و نرسیدن به درس ها هستیم.
10.بارزترین خصوصیت شما که به نظرتان تاثیر زیادی در پیشرفت شما داشت چیست؟
بسیار تلاشگر و منظم هستم و نسبت به درس هایم وسواس و نظم خاصی دارم برای هدفم بی نهایت تلاش میکنم و در هر وضعیتی تلاشم رو رها نمیکنم.
11.شاید همه بعد از دیدن نتیجه کنکور با خودشان بگویند اگر آن کار را انجام نمیدادم یا برعکس آن کار خاصی را می کردم نتیجه بهتری کسب میکردم، در این باره موردی وجود دارد که اشاره کنید؟
نه تنها در دوران کنکور بلکه سال های قبل هم به خودم میگفتم انقدر تلاش میکنم و نهایت توانم رو بکار میبرم تا روز کنکور و اعلام نتایج از خودم راضی باشم حتی اگه قبول نشم نگم که جرا تلاش نکردم همین باعث شد الان حس خوبی دارم و پشیمان نیستم.
12.میانگین ساعت مطالعه شما درسال کنکور چقدر بود؟
در روز های مدرسه تا ۱۰ ساعت هم پیش رفتم و روز های تعطیل تا ۱۵ ساعت میانگین روز های مدرسه بیشتر از ۷ ساعت و روز های تعطیل بیشتر از ۱۳ ساعت
13.در طول سال کنکور و حضور شما در آکادمی چه تغییراتی در شما رخ داد؟
بیشتر از قبل منظم شدن، بر طرف شدن آشفتگی ذهن بابت برنامه و رسیدن به بودجه آزمون ها، مطمئن شدن از مسیری که برای کنکور طی میکردم، بیشتر از قبل تلاش کردن ،
14.توصیه شما به سایر کنکوری ها؟
من خودم آدمی بسیار پرتلاش هستم و طبق گفته استاد ممکن نیست تلاش باشه یه تلاش درست نه صرفا وقت تلف کردن دراینصورت حتما نتیجه میده در تمامی موقعیت ها به تلاششون ادامه بدن و همیشه به خدا توکل کنند و بدونند تلاششون بی نتیجه نمیمونه.
15. در چه آزمونی و از چه سالی در آزمون ها شرکت میکردید، آیا مواقعی که به بودجه آزمون نمی رسیدید در آزمون ها غیبت میکردید؟ میانگین ترازتان در آزمون ها چقدر بود؟
در آزمون قلمچی و ماز شرکت میکردم نیمسال اول میانگین ۶۷۰۰ داشتم بعدا کمی افت داشتم ولی تا ۷۰۰۰ هم پیش رفتم. در آزمون ها سعی میکردم غیبت نداشته باشم.
16.چگونه درس مدرسه را با کنکور یکی میکردید؟
اکثرا برنامه مدرسه با برنامه استاد یکی میشد و حتی بیشتر مواقع جلوتر هم بود برنامه استاد و برای من مشکلی پیش نیومد. و راحت به برنامه استاد وقت میذاشتم و با برنامه ایشون جلو میرفتم.
17.آیا شما از دانش آموزانی بودید که رویاپردازی میکردید؟
بله بخصوص در زمان های استراحت ولی در زمان مطالعه سعی میکردم تمرکزم رو به درس بدم.
18. بعد از کنکور چه کارها کرده اید و الان دارید چه کار میکنید؟
خب الان زمان خیلی زیادی دارم و شاید اوایل میگفتم کلی تفریح میکنم ولی الان بیشتر حالت یکنواختی داره و دوست دارم زودتر وارد جو درسی بشم.
19. چطور با حواشی فراوان کنکور ۹۹ کنار اومدید؟
به هیچ عنوان توجه نمیکردم و با بیشتر شدن حواشی سعی میکردم بیشتر هم مطالعه کنم که تمرکزم رو بهم نریزند زمان کنکور رو هم تغییر نیافته تصور کرده بودم و خودم رو براش آماده میکردم.
برای گوش دادن به نسخه صوتی این مصاحبه به آخر همین صفحه مراجعه کنید
پرسش و پاسخ با مریم گلوانی رتبه 256 کنکور 99 تجربی منطقه 3 و قبولی پزشکی دانشگاه تبریز روزانه ( دانش آموز امیر میرهلی )
1.لطفا خودتان را معرفی کنید.
سلام من مریم گلوانی هستم رتبه ۲۵۶ منطقه ۳ رشته تجربی از شهرستان خوی مدرسه فرزانگان
2.از چه زمانی درس خواندن برای کنکور را به طور جدی شروع کردید؟
سال دهم کم و بیش و در حد مدرسه سعی میکردم مطالب و عمیق بخوانم، سال یازدهم جدی تر خواندم ساعت مطالعه ام را افزایش دادم و بیشتر به تمام کردن کتابکارهایم اهمیت دادم بیشتر تجربه هایم در مورد درس خواندن مربوط به این سال بود، سال دوازدهم هم ساعت مطالعم را افزایش دادم و به شیوه کنکوری درس خواندم.
در چه آزمونی و از چه سالی در آزمون ها شرکت میکردید، آیا مواقعی که به بودجه آزمون نمی رسیدید در آزمون ها غیبت میکردید؟
از سال هفتم در آزمون قلم چی شرکت میکردم اما به طور جدی در مقطع دبیرستان برای آزمون ها میخواندم. مواقعی که به بودجه آزمون ها نمی رسیدم گاهی وسوسه میشدم که غیبت کنم، اما عذاب وجدان معمولا مانع این غیبت میشد؛ حتی اگر به بخش کمی از بودجه میرسیدم موقع شرکت در آزمون حس بهتری داشتم.
میانگین ترازتان در آزمون ها چقدر بود؟
میانگین ترازم در نیمسال اول دوازدهم ۶۹۰۰ بود، نیمسال دوم به علت یکسری مشکلات از قبیل کرونا و غیرحضوری شدن آزمون ها، افسردگی فصلی در زمستان و… با وجود تراز های خوبی مثل ۶۷۰۰، ۶۸۰۰ به علت افت زیاد در برخی آزمون ها میانگینم ۶۲۰۰ بود.
گفتید بعد نیمسال دوم افت داشتید؟ مواقعی که ترازتان پایین میشد چه کار میکردید؟
بله نیمسال دوم به علت دلایلی که ذکر کردم افت داشتم، مواقعی که ترازم پایین میشد طبیعتا ناراحت میشدم اما تمرکزم بیشتر بر روی حل مسئله بود تا ناراحت شدن بخاطر آن، سعی میکردم از این ناراحتی به عنوان محرکی برای تلاش بیشتر استفاده کنم، اشتباهاتم را تحلیل میکردم و سعی میکردم برای دفعات بعد رفعشان کنم .
3.از همان ابتدا فکر می کردید بشوید و آیا هدفتان از همان ابتدا رتبه برتر شدن بود؟
من از سال دهم به رتبه برتر بودن فکر میکردم سال دهم رتبه برتر بودن برایم ساده به نظر می آمد اما سال یازدهم با سختی های مسیر آشنا شدم و تلاشم را بیشتر کردم. سال دوازدهم رتبه برتر شدن برایم خیلی سخت تر به نظر میرسید، تصور درستی از رتبه ای که ممکن بود بیاورم نداشتم، گاهی ترس رتبه های خیلی پایین تر هم داشتم اما به رتبه هایی در حد رتبه فعلی ام یا رتبه های بالاتر هم امید داشتم.
4.با سختی های این مسیر چطور کنار آمدید و زمان هایی بود که در این مسیر کم بیاورید؟
چون سال یازدهم هم نسبتا جدی میخواندم با درس خواندن و تفریح کم خو گرفته بودم؛ سال دوازدهم یک دوره ای خیلی شرایط برایم سخت شده بود، از لحاظ فکری به هم ریخته بودم، استرس شدید درس خواندن را برایم فوق العاده سخت کرده بود اما رفته رفته به کمک خانواده، مشاور و روانشناس و خواندن برخی مطالب روانشناسی بهبود پیدا کردم. یکی از مفید ترین چیزهایی که یادگرفتم این بود که سخت بودن مسیر رسیدن به هدف طبیعی است و موفقیت زمانی باعث خوشبختی میشود که بشود از این سختی ها لذت برد، سعی کردم حس بهتری نسبت به سختی های کنکور داشته باشم.
5.وقت هایی که حس می کردید کم آوردید چه میکردید که سریع به مسیر برگردید؟
تجربه به من نشان داده بود که اکثر مواقع اول مسیر سخت به نظر میرسد اما وقتی با کمی صبر و حوصله ادامه میدهی هم مسیر راحتتر میشود و هم بیشتر به قدرت و توانایی ات پی میبری؛ اعتقاد دارم آدم ها قوی تر و عاقل تر از آنی هستند که در مواقع عادی از خود نشان میدهند.
6.در سال کنکور تفریحات شما در چه حد بود؟
معمولا همه ی مهمانی ها و بیرون رفتن ها به غیر از موارد معدود برای من کنسل بود، اما چون روحیه ام کمی به روزمرگی حساس است گاهی جهت تنوع استراحت هایی مثل آهنگ گوش دادن به خصوص به عنوان جایزه بعد از اتمام موفقیت آمیز برنامه داشتم، اگر فیلمی هم میدیم بیشتر محدود به زمان ناهار و شام بود؛ علاوه بر این ها جمعه های آزمون استراحت های بیشتری داشتم، بنظرم اگر استراحت باعث افزایش بازده درس خواندن شود لازم است اما نباید زیاده روی کرد به طوریکه از فاز درس خواندن خارج شد.
7.خانواده در کسب موفقیت شما چه نقشی داشتند؟
خانواده ام امکانات و کتاب های موردنیازم را برایم تامین میکردند، مواقعی که حوصله ام سر میرفت با آن ها در مورد مشکلات و دغدغه هایم صحبت میکردم ؛ هم حالم بهتر میشد و میفهمیدم تنها نیستم و هم از تجارب آن ها استفاده میکردم، مادرم سعی میکرد در دوران کنکور غذاهای مقوی به من بدهد تا از لحاظ جسمی احساس ضعف نکنم.
8.به نظرتان دریافت برنامه وارسال گزارش به صورت روزانه تاثیر گذار است؟
به نظر من خیلی مهم است که دانش آموز به طور روزانه با مشاور ارتباط داشته باشد، ارسال گزارش روزانه باعث میشود که رقابت سخت کنکور به بازه هایی به کوتاهی یک روز تقسیم شود و این نکته را بدانیم که هرروز یک شروع جدید است و همزمان با اینکه خستگی روز های قبل کمتر در ما تاثیر میگذارد متوجه اهمیت ساعت ها و حتی ثانیه ها بشویم. ارسال گزارش باعث میشود هرروز با عملکرد دیروز خود رقابت کنیم و درمسیر پیشرفت حرکت کنیم؛ به نظرم این بهترین نوع رقابت است.
9.بارزترین خصوصیت شما که به نظرتان تاثیر زیادی در پیشرفت شما داشت چیست؟
بنظرم یکی از مهمترین دلایل موفقیتم این بود که از همان زمان بچگی یادگیری عمیق مفهوم درس برایم اهمیت زیادی داشت، بیشتر از اینکه به فکر نمره گرفتن بوده باشم به این فکر میکردم که آن درس را خوب و کامل یاد بگیرم میدانستم توانایی ذهن آدمی بیشتر از این حرف هاست.
در دروسی مانند ریاضی و فیزیک مفاهیم را به همدیگر ربط میدادم و از نظمی که در اکثر علوم هست لذت میبردم؛ تا به آن مرحله یادگیری نمیرسیدم از آن دست برنمی داشتم، البته ضعف هایی هم داشتم مثل دروس حفظی اما سعی میکردم با پیدا کردن راه حل های مناسب و اختصاص زمان بیشتر به خواندن، این درس ها را هم بهتر یادبگیرم، همین روحیه تلاش برای یادگیری عمیق باعث شد که خیلی وقت ها مجبور باشم ساعت مطالعه بالایی برای حفظ استاندارد هایم داشته باشم، نمی گویم پشتکار خیلی بالایی دارم اما تلاش کردن در راه اهداف، رنج کشیدن در مسیر تکامل و درکل انجام دادن کارهای سخت برایم باارزش است.
10.شاید همه بعد از دیدن نتیجه کنکور با خودشان بگویند اگر آن کار را انجام نمیدادم یا برعکس آن کار خاصی را می کردم نتیجه بهتری کسب میکردم، در این باره موردی وجود دارد که اشاره کنید؟
هرچند این اشتباهات تا حدودی طبیعی است و برای همه میتواند پیش بیاید اما مثلا اگر حفظیات درس شیمی را نزدیک کنکور بهتر مرور میکردم درصدم بالاتر میشد، مرور نزدیک کنکور خیلی مهم و مفید است؛ همچنین با زمان بندی بهتر سر آزمون برای ریاضی وقت کم نمی آوردم. درصد های دیگرم را هم میتوانستم افزایش بدم که لازمه اش تسلط بیشتر و عمیق تر بود که چاره اش تست و ساعت مطالعه بیشتر است، اگر به اشتباهات کلی ام بخواهم اشاره کنم سعی میکردم در ساعت مطالعه ام تعادل را بیشتر رعایت کنم، به حواشی کمتر توجه کنم و تمرکزم بر یک روز باشد، به تردید ها و ترس ها زیاد اهمیت ندهم و بیشتر عملگرا باشم، به دوباره کار کردن یک کتابکار و مرور بیشتر اهمیت دهم.
11.میانگین ساعت مطالعه شما درسال کنکور چقدر بود؟ و چطور با حواشی فراوان کنکور ۹۹ کنار آمدید؟
در سال دوازدهم قبل عید یک دوره ای ۱۲،۱۳ ساعت و یک دوره ای ۸،۹ ، روز های مدرسه هم ۶ الی ۹ ساعت، بعد عید گاهی ۱۱،۱۲ گاهی کمتر
من خود از آدم هایی بودم که در گذشته خیلی به حواشی اهمیت میدادم، در سال کنکور پخته تر شده بودم و میدانستم دنبال کردن حواشی نتیجه ای بجز عصبی شدن و افت ساعت مطالعه ندارد، به همین خاطر یاد گرفته بودم که بیشتر تمرکزم را روی مسائلی که امکان تغییر آن ها را دارم بگذارم.
12.در طول سال کنکور و حضور شما در مجموعه مشاوره کنکور امیر میرهلی چه تغییراتی در شما رخ داد؟
حضور در آکادمی مرا با مفاهیم علمی روانشناسی تحصیلی بیشتر آشنا کرد، تلاش کردم عملگرا تر باشم با قوانینی مثل قانون پارکینسون و اهمیت زمانبندی و استفاده از کرنومتر و ثبت ساعت مطالعه آشنا شدم و با فراشناخت بالاتر و علاقه بیشتر به درس خواندن نگاه میکردم.
13.توصیه شما به سایر کنکوری ها؟
توصیه میکنم به مرور خیلی اهمیت دهند چون بیشتر یادگیری در همین مرور اتفاق می افتد. و اینکه زیاد به موفقیت های لحظه ای مغرور نباشند یا به خاطر افت ها ناامید نباشند هنر اصلی در حفظ پیوستگی است.
دانلود فایل صوتی مصاحبه امیر میرهلی با فاطمه احمدی و مریم گلوانی
برای دسترسی به سایر مصاحبه ها کلیک فرمایید
مشاهده سایر مصاحبه ها در آپارات
از اول هدفم آوردن رتبه خوب در کنکور سراسری و قبول شدن در دانشگاه خوب بود ولی نقطه ضعفی که داشتم عدم اعتماد به نفس بود از خودم مطمئن نبودم درحالی که همه به من اطمینان داشتن ولی تا آخرش تلاشم رو کنار نذاشتم.