انگیزه داشتن و ادامهی مسیر در سال کنکور و کسب رتبه برتر در کنکور
انگیزه چیست؟
کسب موفقیت به عوامل متعددی بستگی دارد یکی از این عوامل و به عبارتی مهمترین آنها داشتن انگیزهای قوی برای ادامهی مسیر است. به نوعی میتوان گفت شروع یک کار برای چند روز ابتدایی کاری سادست ولی ادامه دادن آن کار و استمرار و پیوستگی درون مسیر طی بازهی طولانی، کار هرکسی نیست و انگیزه و ارادهی زیادی را می طلبد. انگیزه به معنای عواملی به عنوان محرک در مسیر اهداف تعریف میشود.
انگیزه را می توان به دو دستهی درونی و بیرونی تقسیم کرد که اثر آن در زندگی این است که رفتارها و تک تک اعمال شما جهت میدهد و آنها را هدایت میکند.
🔵انگیزهی درونی:
وقتی عملی که در حال انجام آن هستیم با ارادهی ذاتی خود ما باشد و انجام آن کار احوال درونی ما را ارضا کند و یا از روی اجبار و پاداش از جانب دیگران نباشد در این حال میگوییم برای انجام آن انگیزهای درونی داریم. این نوع انگیزه رفتار و شخصیت شما را به سمت شخصیتی خودکار در کار هدایت میکند. یعنی کسی که با میل و اراده باطنی خود کاری را انجام میدهد.
🔵انگیزه بیرونی:
این نوع کاملا با نوع قبلی در تضاد میباشد و نیازمند پاداش و اجبار از سوی دیگران هست در غیر اینصورت فرد به صورت خودکار برای انجام آن کار میلی نشان نمیدهد و حتما باید چیزی باشد تا موتور فرد را برای انجام کار روشن کند. گاهی انسان نیازمندی حاد به یادگیری مطلبی یا انجام کاری پیدا میکند که جزء همین دسته محسوب میشود مثل پزشکی که نیازمند یادگیری زبان است هرچند به آن میل باطنی نداشته باشد.
انسان برای ادامهی زندگی و رسیدن به چیزی که می خواهد به هر دوی این انگیزه ها نیاز دارد ولی به وضوح میگوییم که تاثیر انگیزه درونی چندین برابر بیشتر از بیرونی میباشد.
چرا؟
مسلماً پرداختن به کاری که از روی خواستن باشد نه اجبار ما را سریعتر به اهدافمان میرساند زیرا این اجبار در کل مسیر همراه ما نیست. قرار نیست همیشه افردی توی زندگی و اطراف ما وجود داشته باشن که بخواهند مدام به ما انگیزه تزریق کنند و هرکس مسئول زندگی خودش هست.
به عبارتی انگیزه بیرونی پایدار نیست و سلامت ما را تا انتهای زندگی و تا آخر مسیر اهدافمان تضمین نمیکند، حتی میتوانیم بگوییم انگیزه بیرونی در عین حال که اگر به اندازه باشد سود دارد، اگر بیش از حد باشد برای ما زیان نیز دارد. باعث میشه ما دچار توهمی شویم که قراره برای همیشه افراد و یا چیزهایی وجود دارند که در کنار ما باشند و در صورت کاهش دوز انگیزمان به ما انگیزه تزریق کنند.
در صورتی که در قسمتی از مسیر زندگی ممکن است نیاز باشد که انسان خودش به تنهایی آن را طی کنه در این صورت فردی که معتاد انگیزهای خارج از درونش هست در صورت عدم وجود انگیزه بیرونی طی کردن مسیر برایش کاری مشقت بار خواهد بود
چگونگی کسب انگیزه؟ چگونه انگیزه بگیرم؟
1) برای زندگی خود هدف داشته باشید و یک بار برای همیشه تکلیفتان را با خودتان مشخص کنید.
با خودتان جدی باشید و سوال بپرسید من از زندگی چه میخواهم؟ در این حال شما میتوانید از تست هایی مانند mbti برای شناخت بیشتر خود و انتخاب هدفتون استفاده کنید. وقتی توانستید پی ببرید که میخواهید به چه چیزی برسید از خودتان بپرسید لیاقت من چیست؟ چرا نباید کاری که علاقه دارم را انجام بدم؟ با پاسخ دادن به این سوالات به ارزش خودتان در زندگیتان پی ببرید. خیلی انسان ها روی کره خاکی وجود دارن که اهداف والایی دارند، در این مسیر قدم میگذارند ولی نمیتوانند آن را ادامه بدهند. چرا؟ زیرا آنها هدف خود را مشخص کرده اند ولی آنقدر اعتماد به نفس ندارند و به خوشان شک دارند که در اواسط مسیر انگیزشان را از دست داده و تا ابد در رویای هدفشان میمانند. پس خودتان را کمتر از هدفی که دارید نبینید.
این که بتوانید با پاسخ دادن به دو پرسش بالا به والایی ارزش خودتان پی ببرید موضوع بسیار مهمی است.
2) ایجاد عادات مثبت در جهت هدفتان
به گفتهی کتاب معجزهی سحر خیزی انسان به اندازه ی شخصیتی که دارد به اهدافش میرسد یعنی اگر بخواهیم به زبان ساده تر بگوییم اگر نمره ی هدف شما از 1 تا 100، 100باشد و شخصیت شما 50، آنگاه رسیدن به هدف 100 برایتان دشوار خواهد بود. ابتدا باید شخصیت و رفتار خود را به 100 برسانید تا آنگاه همانطور که شما برای رسیدن به هدفتان دست و پا میزنید هدفتان نیز به سمت شما حرکت کند و اینطور سریعتر و راحتتر به هدفتان میرسید. اینکار با آوردن عادات جدید در زندگیتان محقق میشود
3) برای ایجاد عادات و رسیدن به هدفتون برنامه ریزی شخصی خودتان را داشته باشید. در برنامه ریزی خود به چهار پارادایم از نظریهی مسیرشغلی-تحصیلی توجه کنید.
4) در صورت مواجه شدن با بی انگیزگی با خودتان روراست باشید و با دید منطقی با این موضوع برخورد کنید.
داشتن دیدگاه منطقی به شما برای مواجه شدن با مسائل مختلف کمک شایانی میکند. حال سوالی که پیش میآید این است که نسبت به این موضوع چه دیدگاهی منطقی محسوب میشود؟
این را باور داشته باشید و بپذیرید که انسان هر از گاهی دچار حس های ناخوشایندی همچون ناراحتی و گرفتگی دل میشود و این به معنای اشتباه بودن مسیر شما و یا عدم توانایی شما نیست. این را بدانید فقط شما نیستید که گاهی احوال ناخوشایندی در مسیرتان خواهید داشت وافراد موفق بسیار زیادی هستند که این حالت را تجربه کردند.
5) برای خودتان پاداش مشخص کنید ولی به انگیزه های بیرونی وابستگی پیدا نکنید.
6) خوش بین باشید.
اگر تا الان هر اتفاق را به دید منفی تحلیل کردید و فکر میکنید دید مثبت برای شما فایدهای ندارد یک بار آن را به عنوان یک تجربه امتحان کنید اگر برایتان جواب داد ادامه بدید. خوش بینی باعث میشه اتفاقات مثبت در جهت شما حرکت کنه ولی یادتان باشد مثبت اندیشی را با توهم اشتباه نگیرید. مثل این که یک دانش آموز برای امتحانش نخوانده باشد و بگوید من مثبت نگاه میکنم قطعا بیست میشوم. بلکه با توجه به تلاشی که برای آن کار کردید به بهترین نتیجهی آن فکر کنید و بهترین نتیجه را از آن انتظار داشته باشید.
7) تنبلی نکنید و به شکست عادت نکنید.
تنبلی کردن نوعی عادت هست که باید هر چه سریعتر ترک بشه، تنبلی باعث اهمال کاری میشه و اهمالی کاری باعث شکست میشه. این شکستهای پیاپی اعتماد به نفس رو از شما میگیرد و باعث میشود شما خودتان را همیشه به عنوان فردی شکست خورده تلقی کنید. این که من همیشه در هر مسئلهای شکست میخورم داخل ضمیر ناخودآگاه شما میرود و در نتیجه نمودار تنبلی، اهمال کاری، شکست تکرار میشود.
رابرت هاف میگوید:
تنبلی ماده اولیه و سرّی شکست است، اما معمولا توسط فرد شکست خورده پنهان میشود.
پس با تنبلی خداحافظی کنید.
8) ارتباطات اجتماعی قوی داشته باشید
مخصوصا با اعضای خانواده به دیگران کمک برسانید و در مسائل مختلف نظر بدید این کار احساس ارزشمندی و دید مثبتی از خودتان بهتان میدهد.
9) هدف بلند مدت خود را خرد کنید به هدف های میان مدت و کوتاه مدت
10) تنوع ایجاد کنید و از یکنواختی بپرهیزید
11) به اطرافیانی که با آنها معاشرت میکنید توجه کنید. یادتان باشد شخصیت شما به 5 نفر اولی که با آنها معاشرت میکنید نزدیک میشود. پس از افراد منفی نگر و بی انگیزه دوری کنید.
انگیزه برای درس خواندن و انگیزه برای خواندن کنکور
تمام موارد فوق را قبل از شروع برای تحصیل باید رعایت کنید تا شما را به فراشناخت کافی برساند. مسیریکه شما حرکت میکنید پر از فراز و نشیب است همچون نمودار قلب و شما میبایست آنها را به فال نیک بگیرید زیرا که اگر این نمودار به خطی صاف تبدیل بشه به معنای پایان زندگیست.
برای آنکه انگیزتان در این مسیر حفظ بشه حتما هدف کنکورتان را به اهدافی همچون ساعت مطالعه و تعداد تست و درصد و تراز خرد کنید تا بتوانید پله پله و قدم به قدم به هدف نهاییتان یعنی موفقیت در کنکور برسید. به عبارتی موفقیتهای کوچک است که شما را به موفقیتهای بزرگ میرساند.
دیدگاه مخرب دانش آموزان کنکوری
1)برای خواندن درسی علاقه ندارم یا به درس ریاضی علاقه ندارم و حذفش میکنم
گاهی دانش آموزان میگویند برای خواندن درسی رقبت ندارند باید گفت انسان وقتی در کاری نتیجه بگیره به آن کار علاقه مند میشود پس به جای بهانه آوردن بهتر است به دنبال راهکاری باشید تا از آن درس نتیجه بگیرید و اینطور به آن درس علاقه مند میشوید و انگیزه ی مطالعه ی آن را پیدا میکنید.
2) کمالگرایی و عدم اعتماد به نفس انگیزه را ذره ذره از بین میبرد.
تفکرات سمی نظیر من بیاستعدادم یا بعضی تفکرات مثل اینکه یا بهترین یا هیچی را دور بریزید. نباید انتظار داشته باشید که صد در صد کار نتیجه بدهد. در حقیقت باید به هر کاری فرصت بدهید و صبر کنید. نباید از خودتان انتظار بیش از حد داشته باشید. این انتظارات بیش از حد نه تنها انگیزه را از بین میبرد بلکه اعتماد به نفس و علاقه شما به آن کار را نیز از بین میبرد.
3)دانش آموزان پشت کنکور به هیچ وجه خودشان را مدام به گذشتهی خود مقایسه نکنند و تنها از اشتباهات خود تجربه کسب کنند و سعی کنند در حال و آینده تلاش و زندگی کنند.
دیدگاهتان را بنویسید